|
پنج شنبه 10 مرداد 1392برچسب:به مادرگفتم: ((آخر این خدا کیست؟که هم در خانه ی ما هست و هم نیستتو گفتی مهربان تر از خدا نیست دمی از بندگان خود جدا نیست چرا هرگز نمی آید به خوابم؟ چرا هرگز نمی گوید جوابم؟ نمازصبحگاهت را شنیدم تو را دیدم ، خدایت را ندیدم , )) به من آهسته مادر گفت : (( فرزند! خدا را در دل خود جوی یک چند خدا در رنگ و گل نهان است بهار و باغ وگل از او نشان است خدا در پاکی و نیکی است ، فرزند! بود در روشنایی ها خداوند )), :: 16:59 :: نويسنده : yasamen
نظرات شما عزیزان: ![]()
![]() |